سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وصل دوست

صفحه خانگی پارسی یار درباره

نیایش

نیایش

الهی!تو از من و عملم بی نیازی و من به تو سخت نیازمندم.خدایا! آنچه بر من بسیار است بر تو اندک است و آنچه بر من سخت است نزد تو سهل است.ای خالق من!ای آنکه تمام هستی ام را در اختیار داری و عنان مرگ و زندگی نیک بختی و بدبختی ام را به دست گرفته ای! گناهانم را بیامرز و خطاهایم درگذر و از زشتکاریم چشم بپوش و بر بسیاری جرمم شکیبا باش . ای آنکه مرا به هستی آورده ای ! آنچه مرا بر آن می دارد تا از تو چیزی بخواهم که مستحق نیستم،همانا رحمتی است که در گذشته از جانب خود روزیم کرده ای و و اجابتهایی است که بدون استحقاق به من شناسانده ای،آنچنان که در هر حال با ایمنی تو را می خواندم و بدون ترس و در کمال انس هر چه می خواستم از تو درخواست می کردم.جراتم چنان بر تو زیاد بود که اگر در اجابت تانی می فرمودی ، از جهل بر می آشفتم و حال آنکه چه بسا تاخیر به صلاح من بوده است، چرا که تو عاقبت امور را می دانی و نه من.

الهی! تو چقدر بر بنده لئیم خود شکیبایی! تو همواره مرا به سوی خود می خوانی و من از تو دوری می کنم . با من دوستی می کنی و من از تو نمی پذیرم ، گویی مرا بر تو منتی است . وه که این گستاخی را چگونه به نزد تو بیاورم! وعجیب آنکه این همه گستاخی ، تو را از بذل رحمت و بارش احسان به سوی من منع نمی کند و مرا از عنایت تو محروم نمی نماید! و پس از این همه ، آنچنان مرا تفقد می کنی که گویی هیچ گناهی ندارم و انگاری بنده نیستم که دوستم!

خدایا جرمم در مقایسه با مقامم شدید است اما در مقابسه با عفو و رحمتت هیچ است . تو بزرگتر از آنی که با من مطابق عملم ، رفتار کنی . تو آنچنان رفتار می کنی که سزاوار کرم و بزرگی توست و من آ نچنان که شایسته لئامت و پستی خود .

خدایا تو همانی که به من لباس هستی پوشاندی و همانی که روزی ام فرمودی ، پروریدی و حفظ کردی و هدایت نمودی .خدایا ! تو انعام کردی و عطا فرمودی و پناه دادی، و اگر مخالفت کردم در گذشتی و اگر جرات کردم عفو نمودی و اگر خطا نمودم چشم پوشیدی اگر جامه بندگی ات را از تن بیرون کردم مرا لباس عزت پوشاندی و اگر قبیحی مرتکب شدم از من ثنای نیکو منتشر فرمودی. و من در مقابل این همه چه کردم؟ بنده ای بودم که جرم فراوان کردم و از یادت غفلت نمودم و در جمع و خلوت ، مقام حضورت را مراعات نکرده ام.و هر وعده ای که با تو گذاشتم خلاف کردم و هر پیمان که بستم شکستم و هر قولی را که به تو گفتم به دروغ آلودم و تو را به هوایم فروختم و یادت را با یاد دنیا معاوضه نمودم و بر تو جری گشتم.

و همه این ها را در حالی مرتکب شدم که اعتراف به نعمتت داشته ام و از عطایت استفاده می نمودم.خدایا ! اگر بخواهی به آنچه کرده ام مرا مواخذه کنی چیزی جز غضب و عتاب استحقاق ندارم.اما ای آنکه رحمتت فوق اوهام قرار گرفته است! معصیت بندگان تو را ضرر نمی رساند و از طاعت آنان تو را سودی حاصل نمی شود .

پس ای خالق من! هر آنچه گفته ام بر من مگیر و مطابق عملم با من رفتار مکن . گناهانم موجب نشود که رحمتت از من منقطع گردد ، چه آن که نیاز مرا جز عطای تو مرتفع نمی کند و فقرم جز به غنای تو جبران نمی شود .

*خدایا انتظار ما برای موعود(ع) طولانی شده است،هر چند لیاقت حضور او را نداریم اما این تویی که لیاقت عطا می کنی،پس ما را شایسته حضور او فرما.*

            برگرفته از دعای افتتاح (منبع کتاب خفتگان بیدار)